سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نکته نگار

بندگی برای دوست

بندگی برای دوست

عبارت مشهور امیر مومنان علیه السلام در دعا کمیل ؛ « صبرت على عذابک فکیف أصبر على فراقک  ؛ خدایا بر عذاب جهنم می توانم ولی بر جدایی تو نمی توانم صبر کنم » شگفتی بسیاری را برانگیخته است .  اما باید توجه داشت فوران حب الهی در وجود اولیاء الهی و پاک باختگی نسبت به مبدا هستی جزو ویژگی هایی است که ریشه در شناخت آنان از آفریدگار جهان دارد . چنان که در روایتی ،  امام صادق علیه السلام  ، برترین نوع بندگی را این می دانند که انسان به خاطر محبت خدا ، فرمانبرداریش کند و سر به آستان بندگی اش بساید[1] . ایشان این گونه بندگی را  ازآن  افراد آزاده  دانسته اند. امیر مومنان نیز برترین نوع بندگی را آن می داند که فرد به خاطر شکرگذاری از خدا ، او را فرمان ببرد و بندگی کند[2] .
بندگی به خاطر محبت یا شکر گذاری که برترین نوع بندگی دانسته شده اند هر دو ناشی از شناختی فراتر از شناخت معمول افراد است که از روی ترس یا شوق پاداش ، بندگی می کنند . این نوع شناخت و بندگی در اولیاء الهی کم و بیش دیده می شود  چنان که در روایتی  از رسول اکرم (ص)، این نوع بندگی و فوران محبت  در زندگی شعیب پیامبر نیز گزارش شده است ؛

پیامبر اکرم می فرمایند : شعیب از محبت خدا آن قدر گریست  که بینایی چشمانش را از دست داد و خداوند بینایش را به او باز گرداند و این اتفاق تا چهار بار تکرار شد و باز خدا بینایی را به او بازگرداند . خداوندبه او وحی کرد گریه تو اگر از ترس جهنم است بدان که تو را نجات دادم و اگر از شوق بهشت است که آن را به تو مباح کردم . شعیب در پاسخ گفت : خدایا تو می دانی که نه از روی ترس است و نه به جهت اشتیاق بهشت . بلکه به خاطر آن است که محبت تو بر دلم گره خورده است و من نمی توانم صبر کنم مگر آنگه به دیدارت نایل شوم  . خداوند به او فرمود : حال که گریه هایت بدین خاطر است من به زودی هم کلام خودم موسی بن عمران را به خدمت تو در می آورم[3] .
پاورقی--------------------------------------------------------------------------------

[1]  . امام صادق می فرمایند : بندگان سه دسته اند : گروهی به خاطر ترس از عذاب ، بندگی می کنند که جنس آن از نوع اطاعت بردگان از صاحبشان است ، گروهی به طمع ثواب خدا را بندگی می کنند که جنس آن از نوع تجارت است ( عمل می کنند و در عوض پاداش می گیرند ) و گروهی نیز اطاعتشان از خدا به خاطر دوست داشتن خداست و این نوع بندگی ، ازآن آزادگان  است که برترین نوع بندگی است ؛

الکافی ج 2  ص 84ح 5 : علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن ابن محبوب ، عن جمیل ، عن هارون بن خارجة ، عن أبی عبد الله ( علیه السلام ) قال : [ إن ] العباد ثلاثة : قوم عبدوا الله عز وجل خوفا فتلک عبادة العبید وقوم عبدوا الله تبارک وتعالى طلب  الثواب ، فتلک عبادة الاجراء ، وقوم عبدوا الله عز وجل حبا له ، فتلک عبادة الأحرار وهی أفضل العبادة . 
[2] . نهج البلاغة : خطبه 237  : وقال علیه السلام : إن قوما عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار ، وإن قوما عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید ، وإن قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الأحرار .

امیر مومنان در سخنان خود می فرمایند : گروهی به طمع ثواب خدا را بندگی می کنند که جنس آن از نوع تجارت است ( عمل می کنند و در عوض پاداش می گیرند ) ، گروهی نیز به خاطر ترس از عذاب ، بندگی می کنند که جنس آن از نوع اطاعت بردگان از صاحبشان است و گروهی به خاطر شکر گذاری ، خدا را بندگی می کنند که بندگی آنان از نوع بندگی آزادگان است .
[3]  . علل الشرائع ج 1  ص 57 ح 1 : حدثنا محمد بن إبراهیم بن إسحاق الطالقانی رضی الله عنه قال : حدثنا أبو حفص عمر بن یوسف بن سلیمان بن الریان قال : حدثنا القاسم بن إبراهیم الرقی قال حدثنا محمد بن أحمد بن مهدی الرقی قال : حدثنا عبد الرزاق ، عن معمر ، عن الزهری ، عن أنس قال ، قال رسول الله صلى الله وآله وسلم :

بکى شعیب " ع " من حب الله عز وجل حتى عمى ، فرد الله عز وجل علیه بصره ، ثم بکى حتى عمى فرد الله علیه بصره ، ثم بکى حتى عمى فرد الله علیه بصره ، فلما کانت الرابعة أوحى الله إلیه : یا شعیب ، إلى متى یکون هذا أبدا منک ، إن یکن هذا خوفا من النار فقد أجرتک ، وان یکن شوقا إلى الجنة فقد أبحتک ، قال إلهی وسیدی أنت تعلم إنی ما بکیت خوفا من نارک ولا شوقا إلى جنتک ، ولکن عقد حبک على قلبی فلست أصبر أو أراک ، فأوحى الله جل جلاله إلیه : اما إذا کان هذا هکذا فمن أجل هذا سأخدمک کلیمی موسى بن عمران .

 





در این وبلاگ
در کل اینترنت